1 سلطان ملک اقبال عنان داد به تو درهای نشاط شاه بگشاد به تو
2 گشته ست زمانه نیک دلشاد به تو تا حشر زمانه همچنین باد به تو
1 گه وداع بت من مرا کنار گرفت بدان کنار دلم ساعتی قرار گرفت
2 وصال آن بت صورت همی نبست مرا بدان زمان که مرا تنگ در کنار گرفت
1 این چنین رنج کز زمانه مراست هیچ دانی که در زمانه کراست
2 هر چه در علم و فضل من بفزود همچنانم ز جاه و مال بکاست