صوفیی می‌رفت از عطار نیشابوری منطق‌الطیر 10

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

صوفیی می‌رفت در بغداد زود

1 صوفیی می‌رفت در بغداد زود در میان راه آوازی شنود

2 کان یکی گفت انگبین دارم بسی می‌فروشم سخت ارزان، کو کسی

3 شیخ صوفی گفت ای مرد صبود می‌دهی هیچی به هیچی، گفت دور

4 تو مگر دیوانه‌ای ای بوالهوس کس به هیچی کی دهد چیزی به کس

5 هاتفی گفتش که‌ای صوفی درآی یک دکان زینجا که هستی برترآی

6 تا به هیچی ما همه چیزت دهیم ور دگر خواهی بسی نیزت دهیم

7 هست رحمت آفتابی تافته جملهٔ ذرات را دریافته

8 رحمت او بین که با پیغامبری در عتاب آمد برای کافری

عکس نوشته
کامنت
comment