- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صوفی چه فغان است که من این الی این این نکته عیان است من العلم الی العین
2 ماالحاصل فی البین چه گویی سفری کن چون خضر و بجوی این گهر از مجمع بحرین
3 در ذمه ما دین بود پرتو هستی کو جذب فنایی که مؤدی شود این دین
4 در مشرب توحید بود وهم دویی کفر در مذهب تقلید بود نفی دویی شین
5 این وحدت محض است که از کثرت تکرار گاه اربعه و گاه ثلاثه ست و گه اثنین
6 عینی ست یگانه که چو از قید تعین افزود بر آن نقطه پدید آمد ازو غین
7 جامی مکن اندیشه نزدیکی و دوری لاقرب ولا بعد ولا وصل ولا بین