- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صوفی شهر آن به انواع فضایل متصف باده خورد و شد به فضل باده خواران معترف
2 ساخت جاروب حریم میکده موی سفید خرقه پشمینه در پای خم افکند از کتف
3 خرده چون شین در سر شاهد کن و شمع و شراب تا شوی بالانشین بر اهل عشرت چون الف
4 آن جبین بین برتر از ابرو که پنداری شده ست عطف دامان مه روشن هلال منخسف
5 حرف آن قامت مزن با مایل طوبی که او خاطری دارد ز سمت استقامت منحرف
6 طبع نادان را ز دانا شادتر دارد سپهر ز انتظام افتد چو کار پیر خوانندش خرف
7 شاهد مقصود را پرده حجاب هستی است جز به جام می نشد بر جامی این سر منکشف