-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همچو مرغان قفس ما را ز گل بویی بس است بوسه ای ما تشنگان را از لب جویی بس است
2 آن گروهی را که رو بر قبله باشد، دیگرند قبله ی ما بت پرستان طاق ابرویی بس است
3 حسرت چشم سیاهی کشت در وادی مرا از برای شمع خاکم چشم آهویی بس است!
4 ظرف چینی ناله از دست گدایان می کند از سر فغفور با او هست اگر مویی بس است
5 عاشق دیگر ترا ای بی وفا در کار نیست چون سلیم خسته دل داری دعاگویی بس است