1 همچو مرغ از دست من پیمانهٔ مل میپرد دامن گل از کفم چون بال بلبل میپرد
2 سیر و پروازش اگر آشفته باشد دور نیست عندلیب این چمن بر بال سنبل میپرد
3 دام صحبت تشنگان افکندهاند آنجا، ولی موج چون مرغابی آزاد از سر پل میپرد
4 زحمت خود میدهد هرکس دل آزاری کند چوب گل ما میخوریم و ناخن گل میپرد
5 سربهسر گشتم سواد هند را، اکنون سلیم مرغ روحم در هوای سیر کابل میپرد