-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای همچو ماه پیشرو لشکر آمده وی از تو آفتاب امیدم بر آمده
2 گریان و مستمند و پریشان برون شده خندان و شادمانه به آیین در آمده
3 خورشید بر تو ز اول بسیار سرزده وانگه ز شرم چهره تو برسر آمده
4 رفته ز بحر پاکی چون آب پاره ای واکنون بسی عزیزتر از گوهر آمده
5 از خشکی غم دو گلت علت تری چشم مرا چو چشمه نیلوفر آمده
6 بر عزم گریه سوی دو فواره سرشک آتش ز چشمه جگرم هم بر آمده