همچو گلبن غرق خون شد سرو از جویای تبریزی غزل 381

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

همچو گلبن غرق خون شد سرو آهم بی‌رخت

1 همچو گلبن غرق خون شد سرو آهم بی‌رخت چون رگ بسمل تپد تار نگاهم بی‌رخت

2 می‌چکد خونم ز دل چون می‌روم از خویشتن می‌توان چیدن گل حسرت ز آهم بی‌رخت

عکس نوشته
کامنت
comment