- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی ز تو دل ناوک سزای من مجروح دلت مباد به تیر دعای من مجروح
2 عجب مدان که به تیر دعا شود دل سنگ ز شست خاطر ناوک گشای من مجروح
3 شکست شیشهٔ دل در کفش که میخواهد به شیشه ریزه آزار پای من مجروح
4 ز خاک تربت من گل دمید و هست هنوز ز خار گلی داغهای من مجروح
5 جراحت دل ریشم ازین قیاس کنید که هست صد دل بیغم برای من مجروح
6 دلم ز سوزن الماس درد خون شد و گشت درون هم از دل الماس سای من مجروح
7 شد از دم تو مسیحا نفس دل مرده دواپذیر و دل بیدوای من مجروح
8 خدنگ هجر تو زود از کمان حادثه جست ز ما سوا نشد و ماسوای من مجروح
9 نماند محتشم از دوستان دلی که نشد ز سوز گریه بر هایهای من مجروح