زهی شمایل موزون و قد دلبندش از همام تبریزی غزل 114

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

زهی شمایل موزون و قد دلبندش

1 زهی شمایل موزون و قد دلبندش که هر که دید رخش گشت آرزومندش

2 گر او در آینه و آب ننگرد زین پس کسی نشان ندهد در زمانه مانندش

3 در آن نفس که لبش در حدیث می‌آید روان همی‌شود آب حیات از قندش

4 چو باغبان به قدش بنگرید هر سروی که دید بر لب جویی ز بیخ برکندش

5 تو آن سعادت بند قباش می‌بینی که هست با قد او سال و ماه پیوندش

6 به خون لعل چنان تشنه‌ام که نتوان گفت ز رشک آن که زند دست در کمربندش

7 دریغ دیده مسکین من که چشم حسود ز روز وصل به شب‌های دوری افکندش

8 کنون که چشم من از روی دوست دور افتاد مگر به ماه کنم گاه گاه خرسندش

9 وگر همام نگیرد قرار پس تدبیر بود مطالعه طلعت خداوندش

عکس نوشته
کامنت
comment