- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی کشیده کمان ابروی تو تا بن گوش دمیده سبزة خطت به گرد چشمه نوش
2 رخ تو شمع شبستان عشق و ما در تاب لب تو چشمه آب حیات و ما در جوش
3 کنون که شمع جمالت چراغ حسن افروخت دگر به طرة مشکین رخ چو ماه مپوش
4 در آب دیده بدم غرقه دوش تا به میان گذشت در غمت امروز آبم از سر دوش
5 کجاست مطرب و ساقی و جام می کاین دم برآرد از دل مستان صلای نوشا نوش
6 نهادم از سر مستی عنان تقوی را ز دست نرگس مست به دست باده فروش
7 اگر چه در خوشاب است گفت های کمال ولی چه سود که هرگز نمی کنی در گوش