-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی ربوده لعل تو صد فسون پرداز فریب خورده چشمت هزار شعبده باز
2 رقیب محرم راز تو گشت نزدیک است که اشگ من به درد صدهزار پردهٔ راز
3 به صد شعف جهم از جا چو خوانیم سگ خویش چه جای آن که به سوی خودم کنی آواز
4 به طول و عرض شبی در وصال میخواهم که بر تو عرض کنم قصههای دور و دراز
5 به نام نامی محمود در قلمرو عشق زدند سکهٔ شاهی ولی طفیل ایاز
6 به عهد لیلی و شیرین هزار عاشق بود شدند زان همه مجنون و کوه کن ممتاز
7 عجب اگر تو هم از سوز من الم نکشی که هست آتش پروانه سوز شمع گداز
8 بپرس از نفست سر آن دهن که جز او کسی نرفته به راه عدم که آید باز
9 به غیر دیدنش از طاقتم ازو نگذاشت که غیرت ار همه کاهیست سست و کوه گداز
10 چو نیست محتشم آن مه ز مهر دمسازت به داغ هجر بسوز و بسوز هجر بساز