- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی صاحب ملک پرور که گیتی سخای ترا چرخ یک روزه آید
2 زلعل نگین تو درحکم مطلق همی لرزه در چرخ پیروزه آید
3 چو وهم تو در سیر برهان نماید ازو باد را سنگ در موزه آید
4 اگر آز من نعمت تو بداند در ایام تو نوبت روزه آید
5 زدهر سیه کاسه الحق چنانم که از پشت من دستهٔ کوزه آید
6 هوا ماه دیگر چنان گرم گردد که دوزخ به دنیا به دریوزه آید
7 اگر آن نخواهم که از پیله باشد بباید مرا آنچه از قوزه آید