زهی عشق تو را بر کفرو دین پشت از جامی غزل 54

زهی عشق تو را بر کفرو دین پشت

1 زهی عشق تو را بر کفرو دین پشت رخت آتش زده بر جان زردشت

2 بود روشن ز رخسار و جبینت که تو خورشید و ماهی پشت بر پشت

3 به وصف زلف تو کرده دبیران سیاهی و قلم زانگشت و انگشت

4 به افسون باز نتوان رستن از عشق نشاید مشعل صبح از نفس کشت

5 به آن غمزه مشو جامی مقابل مزن با آن درفش از سادگی مشت

عکس نوشته
کامنت
comment