- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی نوک کلک تو بحر معانی زهی لفظ عذب تو عقد لالی
2 ز عفد لآلیت جان را مفرح ز بحر معانیت دین را معالی
3 سپهر جلال تو ز اندیشه بر تر حدود کمال تو زندیشه خالی
4 کمال تو از ذروه ی لا مکانی جلال تو از عالم لایزالی
5 و گر بگذرد در ضمیر تو ملکی حوادث شود منقطع زان حوالی
6 روان خرد عاجز آمد ز مدحت که بس بی نظیری و بس بی همالی
7 ترا عمر بادا که خورشید گردون کند پیش خورشید رویت هلالی
8 ترا حکم بادا که عقد تو زیبد که در صحن دولت کند کو توالی
9 دگر تا شود پیش اهل تناسخ جهان از دواوین اشعار خالی
10 بر اوراق دیوان گیتی مبادا بجز مدحت عز دین بوالمعالی