حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

زهی قدر من گر وصال از حکیم نزاری قهستانی غزل 86

غزل 86 ام از 1607 غزلیات

زهی قدر من گر وصال حبیب

1 زهی قدر من گر وصال حبیب دگر باره روزی شود عن قریب

2 چلیپای زلفش کنم طوق حلق چنانش پرستم که رهبان صلیب

3 چو مجنون به عشق و چو لیلی به حسن من و او قریبیم و هر دو غریب

4 ز حوران نگوید دگر وز بهشت اگر چشم مستش ببیند خطیب

5 ز روح عرق چین خوش بوی او ندارد گلاب نسیمی نصیب

6 عرق چین او هم چو انفاس روح دهد مرده را زندگانی به طیب

7 به معجز مسیح است گویی که هست لبش را همین معجزات عجیب

8 مرا از مبادی فطرت مگر نیاموخت جز عشق بازی ادیب

9 مداوای عاشق عقاقیر عشق علاج نزاری چه داند طبیب

10 به عشق ار کنی نسبت خود درست چو تو کس نباشد حسیب و نسیب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زهی قدر من گر وصال حبیب

شاعر شعر زهی قدر من گر وصال حبیب چه کسی است ؟

شاعر شعر زهی قدر من گر وصال حبیب حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر زهی قدر من گر وصال حبیب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر زهی قدر من گر وصال حبیب چیست ؟

قالب شعر زهی قدر من گر وصال حبیب غزل است

مضمون اصلی شعر زهی قدر من گر وصال حبیب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر