زهی کرشمهٔ تو را سرمه‌سای از محتشم کاشانی غزل 534

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

زهی کرشمهٔ تو را سرمه‌سای چشم سیاه

1 زهی کرشمهٔ تو را سرمه‌سای چشم سیاه دو عالمت نگرستن بهای چشم سیاه

2 دو حاجب تو کمین گاه لشگر فتنه سپرده‌اند به آن گوشه‌های چشم سیاه

3 هزار چشم چو نرگس نهاده‌اند بتان که بنگری و شوندت فدای چشم سیاه

4 ز خواب بستن من آزمود قدرت خویش چو شد به غمزه و شوندت فدای چشم سیاه

5 جلای چهره روز سفید گردد اگر برآفتاب گمارد بلای چشم سیاه

6 ستاده چشم برایمانم آن که داده مدام ز خوان نامه سفیدان غذای چشم سیاه

7 هزارخانه سیه ساز در کمین دارد برای محتشم آن مه ورای چشم سیاه

8 دو چشم محتشم از اشک سرخ گشت سفید ز بهر چهرهٔ گلگون برای چشم سیاه

عکس نوشته
کامنت
comment