- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی توقف من از این شهر به در خواهم رفت ر بی تردد ز پی بار به سر خواهم رفت
2 بارها بار گران بر دل و جان بر کف دست رفته ام از پی مقصود و دگر خواهم رفت
3 ای عزیزان که ندارید سر همراهی به اجازت که هم اکنون به سفر خواهم رفت
4 با وجود تن بیمار و گرانباری عشق صبحدم در عقب باد سحر خواهم رفت
5 تا کنم دیده غمدیده به رویش روشن پیش آن شمع دل اهل نظر خواهم رفت
6 بوی جمعیت از آن راهگذر می آید من بدان بوی بر آن راهگذر خواهم رفت
7 ناز مین بوس در شاه جهان دریابم اندر این ره چو فلک زیر و زبر خواهم رفت