1 از کشت عمل بس است یک خوشه مرا در روی زمین بس است یک گوشه مرا
2 تا چند چو کاه گرد خرمن گردیم چون مرغ بس است دانهای توشه مرا
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 حور تویی، بوستان بهشت برین است باده به من ده که سلسبیل همین است
2 حادثهها را ز چشم مست تو بیند بر سر هر کس که چشم حادثه بین است
1 کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
2 غیبت نکردهای که شوم طالب حضور پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را
1 ترک چشم تو بیارست صف مژگان را تیره بخت آن که بدین صف نسپارد جان را
2 فارغم در غم عشق تو ز ویرانی دل که خرابی نرسد مملکت ویران را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **