پا به دامن درکش ای دل و ز از عرفی شیرازی غزل 395

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

پا به دامن درکش ای دل و ز جهان ذلت مکش

1 پا به دامن درکش ای دل و ز جهان ذلت مکش سهو کردم می کش و از دامنت منت مکش

2 لاف مردی می زنی در انجمن با دوست باش خویشتن را چون زنان در گوشهٔ خلوت مکش

3 غمزه را بازو مرنجان، زخم را ضایع مکن اینک آمد جان به لب، کز کشتنم زحمت مکش

4 آسمانست این که حاکم، کشتهٔ تر دامن است آفتاب است این که نازت می کند، منت مکش

5 شهرهٔ در عافیت، عرفی قبولی نیست، لیک آستین غم بگیر و دامن عصمت مکش

عکس نوشته
کامنت
comment