قدم نه شاه باز ما دمی از جهان ملک خاتون غزل 1122

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درویشان

1 قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درویشان نظر کن یک زمان از لطف آخر سوی درویشان

2 شدم درویش راه تو رهم بگشا به کوی خود که بادی می وزد بس خوش، دلا از کوی درویشان

3 نگار چابک دلبر به زلف همچو چوگانش ز میدان جهانداری ربوده گوی درویشان

4 نهال وصل جانانم به خشکی می کند میلی مگر از لطف خود آبی کند در جوی درویشان

5 اگر خواهم زکات حسن از رویت مکن عیبم که باشد سخت می‌دانم چو آن دل سوی درویشان

عکس نوشته
کامنت
comment