مانده در کوی مغان از امیرعلیشیر نوایی غزل 84

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

مانده در کوی مغان تا ابدم عاشق و مست

1 مانده در کوی مغان تا ابدم عاشق و مست که شدم شیفته مغبچگان روز الست

2 سر نهم پیش قدح همچو صراحی هر دم در خرابات مغان تا شده ام باده پرست

3 رفتم از دست ز تشویر خمار ای ساقی لطف باشد به یکی جرعه گرم گیری دست

4 آن میان هست در آغوش و کسی گوید نیست وان دهن نیست به گفتار و تو پنداری هست

5 دلم ای مغبچه مشکن که درین دیر کهن هست بد مست هر آن شوخ که او جام شکست

6 قامتم خم شده از خدمت رندان در دیر پیر از بس سبوی باده بدوشم که نشست

7 زاهدا چند ریاضت کشی اینک فانی خورد یک جام فنا وز خودی خود وادست

عکس نوشته
کامنت
comment