- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد بهار و لاله صحن باغ را میخانه ساخت از طرب چون صبح صوفی سبحه را پیمانه ساخت
2 گلشن از بلبل، من و بزمی که گر حاجت شود می توان صد رنگ گل از یک پر پروانه ساخت
3 بی ادای آشنایی کی دل از جا می رود دام را صیاد ازان همچون کبوترخانه ساخت
4 الفت اهل جهان را باعثی در کار نیست عاقلی نبود اگر دیوانه با دیوانه ساخت
5 در حصار عافیت ایمن مباش از حادثات تا به کی از موم چون زنبور بتوان خانه ساخت
6 قصهٔ رسوایی او نقل هر مجلس شده ست گفتگوی خویش را آخر سلیم افسانه ساخت