- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فصل بهار و مستی و غوغای چنگ و نی مجنون بگو که لیلی بیرون کشد زحی
2 زد آتشی بجان بخیلان زجام می ساقی که نام حاتم طائی نموده طی
3 یوسف صفت هر آنکه در افتد بچاه عشق برخیزد از سریر و جم و تختگاه کی
4 آن در مکان بجویدت این یک به لامکان بر ساکنان ارض و سما گم شده است پی
5 نوخفته ای بخاک نجف یا بفوق عرش ای گلشن ولای تو فارغ زباد دی
6 خواهی اگر حرم بطواف نجف شتاب تا چند های هوی کنی آشفته خیزهی
7 منعم زعشق لاله رخان ای پدر مکن جز باده ام میار تو در پیش یا بنی