فصل بهار و مستی و غوغای از آشفتهٔ شیرازی غزل 1094

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

فصل بهار و مستی و غوغای چنگ و نی

1 فصل بهار و مستی و غوغای چنگ و نی مجنون بگو که لیلی بیرون کشد زحی

2 زد آتشی بجان بخیلان زجام می ساقی که نام حاتم طائی نموده طی

3 یوسف صفت هر آنکه در افتد بچاه عشق برخیزد از سریر و جم و تختگاه کی

4 آن در مکان بجویدت این یک به لامکان بر ساکنان ارض و سما گم شده است پی

5 نوخفته ای بخاک نجف یا بفوق عرش ای گلشن ولای تو فارغ زباد دی

6 خواهی اگر حرم بطواف نجف شتاب تا چند های هوی کنی آشفته خیزهی

7 منعم زعشق لاله رخان ای پدر مکن جز باده ام میار تو در پیش یا بنی

عکس نوشته
کامنت
comment