1 گنجشک توام که پای بستم کردی وز دانه اندوه و غمم پروردی
2 با رشته ز دست تو پریدم صد بار بازم به همان رشته به دست آوردی
1 چاره نبود اهل شهوت را ز زن صحبت زن هست بیخ عمر کن
2 زن چه باشد ناقصی در عقل و دین هیچ ناقص نیست در عالم چنین
1 ای شده زندان درم مشت تو بند بر آنجا ز هر انگشت تو
2 پیش که ایام کند رنجه ات گردش او تاب دهد پنجه ات