زهی ستوده خصالی از کمال‌الدین اسماعیل قطعه 110

کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

زهی ستوده خصالی که با کفایت تو

1 زهی ستوده خصالی که با کفایت تو همی نیارد تیر فلک تغفّل کرد

2 تویی که هرکه زخاک جناب تو بگذشت همه حکایت دلداری و تفضّل کرد

3 زرنگ خامه و نظم حدیث تو هر سال عروس ملک بزّر و گهر تجمّل کرد

4 نسیم خلق تو با سینه های غمگینان همان کند که دم نو بهار با گل کرد

5 چو سنگ زیر تویی آسیای ملکت ضرورتست ترا بارما تحمّل کرد

6 به آب لطف تو میگردد آسیای هنر هزارباره خرد اندرین تأمّل کرد

7 بخدمت تو رهی را وسیلت خود ساخت کسی که عمر خود اندر سر توکّل کرد

8 چنان مکن که خجل گردد اندرین که رهی به پای مردی لطف تو این تقبّل کرد

9 ببین چگونه بود در مقام بخشایش کسی که از همه عالم بمن توسّل کرد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر