-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صد غم دمی بزاید، کانرا سبب نباشد ز ابنای آفرینش، غم را سبب نباشد
2 خوش عالمی که در وی، کس کام دوست نبود در کام دوست نبود، پیک طلب نباشد
3 از عادت ظریفان، زنهار پر حذر باش کاندر نهاد ایشان، ذوق ادب نباشد
4 در ملک عشق کان را، بر شب بنا نهادند آغاز روز نبود، انجام شب نباشد
5 گو سلسبیل و رضوان، می باش و می دهنده در مجلس شرابی، کان نوش لب نباشد
6 روزی به قتل عرفی، گر پرسدت فضولی گو دوستدار من بود، تا بی سبب نباشد