1 فرزند ظهیرالدین پنجم ز محرم در منتصف ظهر شد آرام دل ما
2 جز «ذلک عیسی » نشد از غیب اشارت جستیم چو نامش ز رقم نامه اسما
3 ملفوظ ز عیسی چو شمارند نه مکتوب تاریخ ولادت بودش «ذلک عیسا»
1 ای ز وجود تو نمود همه جود تو سرمایه بود همه
2 مبدع نوی و کهن ما تویی هست کن و نیست کن ما تویی
1 ای ز کرم چاره گر کارها مرهم راحت نه آزارها
2 روشنی دیده بینندگان پردگی پرده نشینندگان
1 از حسن آن بصری نافذ بصر نکته ای آرند عجب مختصر
2 کز دل غفلت زده گر دم فشاند آن نفس پاک که حجاج راند