- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسی که با سگ کوی تو آشنا نبود باو مصاحبت عاشقان روا نبود
2 بمیکده بگدائی هر آنکه چهره نسود اگر چه خود جم عهد است پادشا نبود
3 مکن خلاف محبت که در طریقت عشق بکیش اهل محبت جز این خطا نبود
4 حکایت از تو و بدعهدیت نخواهم کرد که حسن را بجز این کار اقتضا نبود
5 اگر تو دام نهی یا کمند بر چینی که هیچ صید زقیدت بتارها نبود
6 بغیر نرگس مستت بپارس فتنه نماند بغیر آن قد و بالا دگر بلا نبود
7 از غیر گرچه محبت بود که عین جفاست زدوست گرچه ستم میرسد جفا نبود
8 بکوی میکده جویند میکشان اکسیر زشیخ شهر کسی چشم بر عطا نبود
9 گدای تو بود آشفته یا علی دریاب فکندنش بدر این و آن روا نبود