- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یکی طعن و تشنیع می زد بسی به آزاد مرد حقیقت رسی
2 سخن چین، سخن ها به او باز گفت از آن ژاژخایی چوگل برشکفت
3 به شکرانه رخسار بر خاک سود به یزدان سپاس فراوان نمود
4 پس آنگه چنین گفت آزاد مرد که می بایدم در جهان فخر کرد
5 که یاد چو من ناسزا بنده ای نموده ست سالار فرخنده ای
6 به احسان او دل رهین مانده است که نام مرا بر زبان رانده است