کسی به دیدهٔ ناموس خار از عرفی شیرازی غزل 348

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

کسی به دیدهٔ ناموس خار می آید

1 کسی به دیدهٔ ناموس خار می آید که پاسخ سخنش ناگوار می آید

2 زمانه اهل دلی نیستش، نمی دانم که بوی دل ز کدامین دیار می آید

3 دلی به روشنی آفتاب خنده زند که از زیارت شب های تار می آید

4 هزار جان گرامی به نرخ جو نخرند به عالمی که در او دل به کار می آید

5 گر از لیاقت خود شیخ آگهی یابد ز صدر صومعه تا پای دار می آید

6 گذشت مدت همخانگی جان، عرفی ز غیر خانه تهی کن که یار می آید

عکس نوشته
کامنت
comment