بنازم شیشه می را که خوش از عرفی شیرازی مثنوی 52

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

بنازم شیشه می را که خوش مستانه میگرید

1 بنازم شیشه می را که خوش مستانه میگرید سری خم کرده و در دامن پیمانه میگرید

2 کسی کش کام دل شد آشنای لذت ماتم چنان گر نوحه سازی گرید از افسانه میگرید

3 دل خود را بآن خوش میکند حسرت کش دنیا که با خلق جهان در یک مصیبت خانه میگرید

4 کسی کز وادی عقل و جنون بیرون کشد خود را نه در معموره میخندد نه در ویرانه میگرید

5 مگر آمیزش پاکیزه دارد مهر محبوبان که شمع اندر میان خنده و پروانه میگرید

6 کسی کو شیشه خالی کند تا پر شود چشمش اگر با ما کشد ساغر بیک پیمانه میگرید

7 جهان در مردن دل گریه و سوز است عرفی را که گوئی در عزای عاشق جانانه میگرید

عکس نوشته
کامنت
comment