- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چنان فکر میان نازک او لاغرم دارد که چشم آینه مو از مثال پیکرم دارد
2 بود فکر محالم خواهش وصل بناگوشی که در بحر طلب غواص آب گوهرم دارد
3 ز ننگ احتیاج از دولت درویشی آزادم مرقع پوش چون طاووس از بال و پرم دارد
4 هماغوش خیال او بخواب بیخودی رفتم شمیم نوبهار صدچمن گل بسترم دارد
5 زفیض بیخودی باشد دلم سیاح عالم ها که هر دم رفتن از خود در جهان دیگرم دارد
6 نمی ترسم زعصیان با ولای ساقی کوثر که از دریای رحمت مایه دامان ترم دارد
7 شدم یک قطرهٔ خون و چکیدم از سر مژگان محبت طرفه دستی در فشار پیکرم دارد
8 بطور آن غزل جویا که گفت استاد من صائب ادب لب تشنه در آغوش آب کوثرم دارد