سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

تا به هوای تو دل، از سر جان، از سلمان ساوجی غزل 49

غزل 49 ام از 897 غزلیات

تا به هوای تو دل، از سر جان، برنخاست

1 تا به هوای تو دل، از سر جان، برنخاست از دل بی‌طاقتم، بار گران ، برنخاست

2 عشق تو تا جان و دل، خواست، که یغما کند تا جگرم خون نکرد، از سر آن، برنخاست

3 بر دل نازک تو را، بود غباری، ز من تا نشدم خاک ره، آن زمیان، برنخاست

4 سرو نخوانم تورا، کز لب جوی بهشت چون قد زیبای تو، سرو روان برنخاست

5 زلف پریشان تو، باد به هم برزند کز دل سودا زده، آه و فغان بر نخاست

6 بیش به تیغ ستم، خون غریبان، مریز ظلم مکن در جهان، امن و امان برنخاست

7 پرتو مهر تو تا، بر دل سلمان، بتافت ذره صفت از هوا، رقص کنان، برنخاست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا به هوای تو دل، از سر جان، برنخاست

شاعر شعر تا به هوای تو دل، از سر جان، برنخاست چه کسی است ؟

شاعر شعر تا به هوای تو دل، از سر جان، برنخاست سلمان ساوجی می باشد.

شعر تا به هوای تو دل، از سر جان، برنخاست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر تا به هوای تو دل، از سر جان، برنخاست چیست ؟

قالب شعر تا به هوای تو دل، از سر جان، برنخاست غزل است

مضمون اصلی شعر تا به هوای تو دل، از سر جان، برنخاست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر