1 تا به رخ چین سر زلف تو لرزان نشود همه جا قیمت مشک ختن ارزان نشود
2 دل یک سلسله دیوانه نجنبد از جای حلقهٔ موی تو گر سلسله جنبان نشود
3 راه در جمع پراکنده دلانش ندهند آن که در حلقهٔ زلف تو پریشان نشود
4 پیش صاحب نظران صورت بر دیوار است آن که در صورت زیبای تو حیران نشود
5 خضر اگر بوسه زند لعل میآلود تو را هرگز آلوده به سر چشمهٔ حیوان نشود
6 تا دمادم نکشد جام لبالب ساقی سر به سر با خبر از گردش دوران نشود
7 تا کسی خواجگی هر دو جهان را نکند لایق بندگی حضرت انسان نشود
8 تا کسی ذره صفت پاک نگردد در عشق قابل تربیت مهر درخشان نشود
9 دوش با آن مه تابنده فروغی میگفت کز دلم مهر تو پیدا شد و پنهان نشود
دیدگاهها **