چنان ز گریه ی من اشک همنشینم از سلیم تهرانی غزل 259

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

چنان ز گریه ی من اشک همنشینم ریخت

1 چنان ز گریه ی من اشک همنشینم ریخت که گریه شد عرق شرم و از جبینم ریخت

2 فلک موافق هر طبع دید صاف مرا ازان چو ساغر خورشید بر زمینم ریخت

3 به من ز عشق تو گردید زندگانی تلخ چه زهر بود که دوران در انگبینم ریخت

4 گذشتم از تو چنان آستین فشان آخر که داغ عشق تو چون گل ز آستینم ریخت

5 چنان سلیم به ننگ است نامم آلوده که همچو قطره ی خون، آب از نگینم ریخت

عکس نوشته
کامنت
comment