حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

چنان غمِ تو فرو از حکیم نزاری قهستانی غزل 864

غزل 864 ام از 1607 غزلیات

چنان غمِ تو فرو بست راه بر نفسم

1 چنان غمِ تو فرو بست راه بر نفسم که از حیات اثر نیست بی تو در نفسم

2 به صد شکنجه برآید چنان ز من نفسی که اعتماد نباشد بر آن دگر نفسم

3 ز بس گرانیِ غم چند بار بنشیند ز عقبه های بدن تا رسد به سر نفسم

4 به بوسه ای ز دهانِ تو نا رسیده به کام رسید جان به دهان از لبِ تو هر نفسم

5 مدام می رود از روزنِ دماغم دود که بر تنورِ دلم می کند گذر نفسم

6 ز آفتابِ محبّت چنان دلم شد گرم که همچو ذرّه کشد در هوا شرر نفسم

7 به هیچ کس نرسیدی دَمم ز گیرایی که چون سموم نکردی در او اثر نفسم

8 به جهد می رسد اکنون ز کنج سینه به حَلق عجب که در تو نمی گیرد این قدر نفسم

9 بود که در غلط افتم ز خود که آیا من همان نزاریِ شیرین دمِ شکَر نفسم

10 نماند جز رمقی از حیاتِ من دریاب که منقطع نشود ناگه ای پسر نفسم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چنان غمِ تو فرو بست راه بر نفسم

شاعر شعر چنان غمِ تو فرو بست راه بر نفسم چه کسی است ؟

شاعر شعر چنان غمِ تو فرو بست راه بر نفسم حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر چنان غمِ تو فرو بست راه بر نفسم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چنان غمِ تو فرو بست راه بر نفسم چیست ؟

قالب شعر چنان غمِ تو فرو بست راه بر نفسم غزل است

مضمون اصلی شعر چنان غمِ تو فرو بست راه بر نفسم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر