‏ چنان کز شهد و شکر نقل از جویای تبریزی غزل 135

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

‏ چنان کز شهد و شکر نقل نوشین می‌شود پیدا

1 ‏ چنان کز شهد و شکر نقل نوشین می‌شود پیدا چو لب بر لب گذاری جان شیرین می‌شود پیدا

2 از این سنگین‌دلان قانع به زهراب جفا گشتم وفا شهدی‌ست در دل‌های مؤمنین می‌شود پیدا

3 قران مهر تابانی است با کف الخضیب اینجا چو با جام می آن دست نگارین می‌شود پیدا

4 مباد شوخی از یادش رود زین کم‌نگاهی‌ها چو ناز از حد فزون گردید تمکین می‌شود پیدا

5 ز خون دل شوی گر آبیار گلشن طبعت سخن رعناتر از گل‌های رنگین می‌شود پیدا

6 به سان بوی گل رنگ از رخ خوبان هوا گیرد چو ساغر در کف آن مست شلایین می‌شود پیدا

7 چنان کز صبح صادق پنجهٔ خورشید سر برزد ترا از آستین دست نگارین می‌شود پیدا

8 کنم غربال اگر در جستن دل کوه و صحرا را همان در کوچه بند زلف مشکین می‌شود پیدا

9 مجو کیفیت صاف غم از هر ساغری جویا شراب درد در دل‌های خونین می‌شود پیدا

عکس نوشته
کامنت
comment