- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کنون که خنجر بیداد یار خونریز است کجاست مرد که بازار امتحان تیز است
2 دلم ز وعدهٔ شیرین لبی است در پرواز که یاد کوهکنش به ز وصل پرویز است
3 ز من چه سرزدهای سرو نوش لب که دگر سرت گران و حدیثت کنایه آمیز است
4 منه فزونم ازین بار جور بر خاطر که پیک آه گران خاطر سبک خیز است
5 کشاکش رگ جانم شب دراز فراق ز سر گرانی آن طره دلاویز است
6 به این گمان که شوم قابل ترحم تو خوشم که تیغ جهانی به خون من تیز است
7 چو محتشم سخن زا قامتت کند بشنو که گاه گاه سخنهای او بانگین است