کند گردآوری زلفش، دل شوریده از حزین لاهیجی غزل 933

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

کند گردآوری زلفش، دل شوریده بسیاری

1 کند گردآوری زلفش، دل شوریده بسیاری که زندان را نباشد بهتر از زنجیر، دیواری

2 تغافل می کند تیغ تو تا کی با رگ جانم؟ ز کفر بی سرانجامم، به جا مانده ست زنّاری

3 خروشی دلخراش از رخنه های سینه می آید صفیری می سراید در قفس، مرغ گرفتاری

4 غبار تربتم، در چشم شیران خاک می ریزد خدنگی خورده ام از کیش مژگان ستمکاری

5 ز خورشید جهان آرای رخسار نگه سوزش در آتشخانه ى دل، هر طرف گرم است بازاری

6 تپان درخاک و خون، چون نیم بسمل جان گسل دارد دل آزرده را، بیماری چشم جگر داری

7 حزین ، آخر زیان عشقبازی، سود می گردد که بازار نگه، گرم است، با خورشید رخساری

عکس نوشته
کامنت
comment