-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای برده ز آفتاب به وجه حسن سبق قرص قمر به معجز حسن تو گشته شق
2 تابی ز عکس طلعت و تاری ز طره ات صبح اذا تنفس لیل اذا غسق
3 بر هر که تافت پرتو انوار عزتت شد سرخروی در همه آفاق چون شفق
4 جسمت نداشت سایه و الحق چنین سزد زیرا که بود جوهر پاکت ز نور حق
5 زینسان که شد کلام تو دیباچه کمال با منطق تو ناطقه را کی رسد نطق
6 در بزم احتشام تو سیاره هفت جام وز مطبخ نوال تو افلاک نه طبق
7 بر دفتر جلال تو تورات یک رقم وز مصحف کمال تو انجیل یک ورق
8 گل را زمانه از عرق عارضت گرفت بر عکس آنکه گیرند اکنون ز گل عرق
9 جامی کجا و نعت تو اما به کلک شوق بر لوح صدق زد رقم کیف مااتفق