سطوت از کوه ستانند از اقبال لاهوری پیام مشرق 241

اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند

1 سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند کلهٔ جم به گدای سر راهی بخشند

2 در ره عشق فلان ابن فلان چیزی نسیت ید بیضای کلیمی به سیاهی بخشند

3 گاه شاهی به جگر گوشهٔ سلطان ندهند گاه باشد که بزندانی چاهی بخشند

4 فقر را نیز جهانبان و جهانگیر کنند که به این راه نشین تیغ نگاهی بخشند

5 عشق پامال خرد گشت و جهان دیگر شد بود آیا که مرا رخصت آهی بخشند

عکس نوشته
کامنت
comment