1 بنشست بتا نقش تو تا در حرم دل نقش حرم دیر بدیده شده باطل

2 فکر دهن تنگ تو در وهم محال است حل شد زلبت گرچه بدل عقده مشگل

3 زاهد نگشاید گره از کار تو روزه افطار زمی کن که شود حل مسائل

4 روحی تو و در آینه عکست نتوان دید عاجز بودت وهم بتصویر شمایل

5 در مزرعه دل بجز از عشق نکویان هر تخم که کشتیم ندامت شده حاصل

6 چون روح که اندر همه اعضا شده ساری عشق تو روانست بشریان و مفاصل

7 یکحرف الف بس بود از دفتر عشقت یکعمر حکیما چکنی کسب فضایل

8 در خیل عرب لیلی اگر میر قبیله است نازم به بت خود که بود میر قبایل

9 آشفته خم زلف بتان حبل متین است از جمله جهان بگسل و زین سلسله مگسل

10 عالم همه طوفانی و دنیاست یکی بحر کشتی است علی نوح نبی میکده ساحل

11 آن میکده وحدت و آن کوثر تحقیق کامد زدم او اثر از فاعل و قایل