- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خالی که نتوان دید جای دوستان در انجمن خالی
2 تنم را از ضعیفی چون غبار افشاند از دامن دل خود را چنین کرد آخر از من پیرهن خالی
3 ز تیشه دست اگر برداشت، دامنگیر شیرین شد محبت کی تواند دید دست کوهکن خالی؟
4 چو خامه نکته پردازی مرا در صفحه ی بزمی ست که دایم چون نگین آنجا بود جای سخن خالی
5 بهشتی چون قفس در عالم ای بلبل نمی باشد عجب دامی ست اینجا، جای مرغان چمن خالی!
6 به ملک هند از بس خاک غربت دلنشینم شد وجودم کرد دامان خود از خاک وطن خالی
7 سلیم آن کس که گل بر خاک ما در مستی افشاند مبادا از گل و می هرگزش دست و دهن خالی