صراحی را منه ساقی به پیش از سلیم تهرانی غزل 945

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خالی

1 صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خالی که نتوان دید جای دوستان در انجمن خالی

2 تنم را از ضعیفی چون غبار افشاند از دامن دل خود را چنین کرد آخر از من پیرهن خالی

3 ز تیشه دست اگر برداشت، دامنگیر شیرین شد محبت کی تواند دید دست کوهکن خالی؟

4 چو خامه نکته پردازی مرا در صفحه ی بزمی ست که دایم چون نگین آنجا بود جای سخن خالی

5 بهشتی چون قفس در عالم ای بلبل نمی باشد عجب دامی ست اینجا، جای مرغان چمن خالی!

6 به ملک هند از بس خاک غربت دلنشینم شد وجودم کرد دامان خود از خاک وطن خالی

7 سلیم آن کس که گل بر خاک ما در مستی افشاند مبادا از گل و می هرگزش دست و دهن خالی

عکس نوشته
کامنت
comment