1 ای به قربان تو گردند کمان ابروها گردش چشم تو تعلیم رم آهوها
2 تا به کی در نظرت جلوهٔ صورت باشد حسن معنی نگر از آینهٔ زانوها
3 پرتو افکن بود از مهر رخت بسکه دلم استخوان همچو مه نو شده در پهلوها
4 حلقهٔ چشم تو دام ره خوبان باشد سر نپیچند ز حکم نگهت آهوها
5 بحر عشق است میندیش که دارد جویا موج سان همت دل تقویت بازوها
دیدگاهها **