1 سر گر نه بپای اوست بی تن خوشتر پا گر نه براه او بدامن خوشتر
2 آن ره که نه سوی اوست گمگشته نکوست آن سوی که نه بکوی اوست بی من خوشتر
1 این چه دشت است که سرتاسر آن گردی نیست که بر او دیده ی خونین و رخ زردی نیست
2 خرم آن کس که برویش ز رهت گردی هست وانکه بر دل، دگر از هیچ رهش گردی نیست
1 اگر اینست غم عشق فزون خواهد شد اگر اینست دل غمزده خون خواهد شد
2 میکند زلف تو گر سلسله داری زینسان عقلها بر سر سودای جنون خواهد شد