-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از آن زمان که غم او گرفته جای خیال دگر به گوشهٔ دل کم رسیده پای خیال
2 به روز وصل دلم صاف تر ز آینه بود فراق یار مرا کرد آشنای خیال
3 به فکر گوی سخن گر مراد می خواهی که زر شود سخن مس ز کیمیای خیال
4 چه فکرها که نکردم نمی رسد چه کنم به غیر پنجهٔ دل دست کس به پای خیال
5 به فکر نفی سوای تو بسکه گردیدم نیافتیم در این خانه ماسوای خیال
6 به هر خیال که رفتم گرفت دردسرم نشد موافق طبع دلم هوای خیال
7 جهان اگرچه خیال است لیک حضرت حق نیافریده سعیدا تو را برای خیال