جامی

جامی

جامی
جامی

ساده مریدی ز جهان شسته دست از جامی هفت اورنگ 61

هفت اورنگ 61 ام از 3391 تحفة‌الاحرار

ساده مریدی ز جهان شسته دست

1 ساده مریدی ز جهان شسته دست آمد و در صحبت پیری نشست

2 گرم نکرده به زمین جا هنوز خاست ازان انجمن جان فروز

3 پیر برآشفت که تعجیل چیست نفرت دیو از دم جبریل چیست

4 گفت قضا پرده کش هوش گشت نادره چیزیم فراموش گشت

5 می روم این لحضه به هر راه و کوی تا کنم آن گمشده را جست و جوی

6 پیر خروشید که ای بوالهوس در دو جهان هست یکی چیز و بس

7 کان نه سزاوار فراموشی است قبله گویایی و خاموشی است

8 گر همه آفاق در آغوش تو باشد و آن چیز فراموش تو

9 غایت آگاهی تو غافل است حاصل اوقات تو بی حاصل است

10 ور بود آن چیز فرا یاد تو شاد کن خاطر ناشاد تو

11 گو دو جهان گشته فراموش باش لب ز سخن شان شده خاموش باش

12 جامی ازین مشغله خاموش کن هر چه نه آن چیز فراموش کن

13 زانکه سرانجام تو خاموشی است وآخر کار تو فراموشی است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ساده مریدی ز جهان شسته دست

شاعر شعر ساده مریدی ز جهان شسته دست چه کسی است ؟

شاعر شعر ساده مریدی ز جهان شسته دست جامی می باشد.

شعر ساده مریدی ز جهان شسته دست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر ساده مریدی ز جهان شسته دست چیست ؟

قالب شعر ساده مریدی ز جهان شسته دست هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر ساده مریدی ز جهان شسته دست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.