جامی

جامی

جامی
جامی

دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد از جامی غزل 161

غزل 161 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد

1 دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد مفتون شکرریزی شیرین سخنی شد

2 هرچند که صد زخم ز خنجر به تنم زد هر یک پی بوسیدن دستش دهنی شد

3 بس شه که چو خسرو لب شیرین تو چون دید در کوه زد از عشق سر و کوهکنی شد

4 از بس که ز عشقم شده مشهور به هر کوی هرجا که نشستم ز بتان انجمنی شد

5 برکشته عشق تو ز دل بسته جگر خون بنگر که شهید تو چه خونین کفنی شد

6 تا از تو قبا مانع من گشت به تنگم خوش آنکه همین مانع او پیرهنی شد

7 جامی که ز عقل و ادب افتاده به عشق است در محنت این کار عجب ممتحنی شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد

شاعر شعر دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد چه کسی است ؟

شاعر شعر دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد جامی می باشد.

شعر دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد چیست ؟

قالب شعر دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد غزل است

مضمون اصلی شعر دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی