1 سیمین زنخت که حسن خواند استادش آوخ که ستاره در وبال افتادش
2 زآن پیش که بس توبهٔ ابدال شکست پشمینه که پوشید مبارک بادش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 حُسنی که گواه صنع معبود بود چون حسن بتم زلطف موجود بود
2 رو بر در او ایاز می باش مُدام تا عاقبت کار تو محمود بود
1 با قوّت پیل مور می باید بود با ملک دو کون عور می باید بود
2 این طرفه تر است حال هر بی ادبی می باید دید و کور می باید بود
1 من گرچه سزای راه درگاه نیم جز بر در سایهٔ هوالله نیم
2 چون من توام و تو من، توام راه نمای تو آگهی از من و من آگاه نیم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به